رهارها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره
اميررضااميررضا، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

خدا مهربونی کرد

من مامان دو تا فرشته ام

نوزده ماهگی نفسکم

1391/10/9 16:13
نویسنده : مامان رها
1,206 بازدید
اشتراک گذاری

رهای عزيزم!

 امروز نوزده ماه تمام از همان لحظه اولی كه ديدمت گذشته است

نوزده ماه شيرين و پر ماجرا

نوزده ماه براي پشت سر گذاشتن ترسهايي كه از بي تجربگي داشتم:

ترس از زايمان

ترس از شير دهي(كه قبل از آغازش واقعا ترس مشخصي نداشت، ولي بعد از آن ...)

ترس از تنها شدن با يك نوزاد پس از گذراندن هفته هاي اول  به همراه مامان جون

ترس از واكسن زدن

ترس از دندون درآوردن

ترس از مریض  شدن بچه و دارو و گهگاه آمپول و آزمایش

ترس از سفر رفتن با یه بچه

ترس از خطرات ناشي از تازه راه افتادن و كنجكاويهاي كودكانه(كه هنوز هم كم و بيش ادامه داره)

ترس از عدم تربيت صحيح و برخورد نادرست در لحظه هاي مهم

ترس از پروژه جدا کردن جای خوابت

ترس از عدم تغذيه درست

ترس بزرگ از شير گرفتن

ترس از آرايشگاه رفتن

امروز اما من مادر يك فرزند نوزده ماهه هستم كه درسته كه هنوز هم ته دلم از خيلي چيزها كه مربوط به تو باشه مي ترسم اما تجربه به من ثابت كرده كه ميتونم و همه ي اين مراحل با كمي تدبير و حوصله راحت تر از تفكر مربوط بهشون تموم ميشه و ميگذره

براي تو هم همين طوره كودكم

تمام مراحل زندگي با تدبير درست به خوبي مي گذره و يه روز مثل امروز من٬ تو هم احساس مي كني كه خوشبختي و سعادت چيز ساختني و در دسترسيه

من اون روز به مادر تو بودن بيش از هميشه افتخار خواهم كرد.

 

رهادر نوزده ماهگي دايره لغاتش بسيار بسيار پيشرفت كرده و هرچند با كلمات ناقص و گهگاه "من درآوردي" ولي به هر حال همه چيز رو مي گه و منظورش رو كاملا با حرف زدن بيان مي كنه

 

عاشق پالتو و کفششه و دائما اصرار داره اونا رو بپوشه و قر بده

بهترین اتفاقی که که تو نوزده ماهگی دختر قشنگم افتاده اینه که خانم کلی مستقل شده شبها تو اتاق خودت می خوابه..هر چند که منو بی خواب کردی ولی من به همون نیم ساعتی که بدون من میخوابی راضیم و امید دارم که بهتر بشه...

اگه بخوام از احوالات این روزهای خونه بگم اینه که همه برنامه ریزی خونه با توست  .... حتمااااا باید آهنگ گنگنام استایل رو بزاریم چون بدون اون هیچی از گلوت پایین نمیره....راستی رقص گنگنام استایل رو هم حسابی یاد گرفتی

بعدش هم شروع میکنی به بلبل زبونی....

رهااااا عشق من کیه؟؟؟؟؟؟؟ رها : من من من من

رهاااا عمر من کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ رها : من من من من

رها نفسم کیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ رها : من من من من

جدیدا هم یاد گرفتی به صورت طوطی وار میگی مامام آب بده

کلا تو این ماه صحبت کردنت پیشرفت چشمگیری کرده

شب یلدا لباسی که مادر بزرگ من برات دوخته....

دخمل ناز نازی اولین باری که میخواست رو تختش بخوابه..

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامی ایلیا
11 دی 91 12:18
خاله جون نوزده ماهگیت و اون لباس خوشگلت مبارک. قربونت برم من
مامان آویسا
11 دی 91 12:37
عزیزم 19 ماهگیت مبارک قربونت برم که واسه خودت مستقل شدی وتنها میخوابی مهربون
نرگس مامان باران
18 فروردین 92 18:03
سلام عزیزم سال نو مبارک دخمل من باران مظفری تو مسابقه جشنواره اتلیه سها شرکت کرده خوشحال میشم اگه به وبلاگمون بیایید و به لینک مستقیم اتلیه بروید و امتیاز 5 رو بدهید منتظرماااا